چون پلک بر هم می نهم تو به خواب آیی
و چون پلک از هم می گشایم تو به یاد آیی!
درنگی نیست!
تمام ثانیه ها مملو از توست
تو در خاک جان من ریشه دوانده ای
پاره ای از روح من در دستان توست
و اگر در زمان نباشی،
همچنان در یاد خواهی بود!
چون پلک بر هم می نهم تو به خواب آیی
و چون پلک از هم می گشایم تو به یاد آیی!
درنگی نیست!
تمام ثانیه ها مملو از توست
تو در خاک جان من ریشه دوانده ای
پاره ای از روح من در دستان توست
و اگر در زمان نباشی،
همچنان در یاد خواهی بود!